شهید ذوالفقاری، به‌سبب تحصیل در مدرسه «سن لویی» که توسط فرانسوی‌ها اداره می شد، به زبان فرانسه اشراف کامل داشت. در حین دوران متوسطه، دانش زبان انگلیسی خود را نیز تکمیل کرد و ضمن تسلط بر این زبان، با معدل بسیار عالی از «دبیرستان البرز» که نخبگان آن زمان را تربیت می‌کرد، فارغ‌التحصیل شد. با گرفتن دیپلم، به «اتریش» رفت و ضمن یادگیری کامل زبان آلمانی، رشته مهندسی مکانیک را در «دانشگاه وین» تا آخر سال سوم ادامه داد که در همین برهه، گمشده خود یعنی پرواز را پیدا کرد. علیرغم مخالفت خانواده ثروتمندش، به ایران بازگشت و با پیوستن به نیروی هوایی، نشان داد، فرقی نمی‌کند در کجا و چه حرفه‌ای باشد، همیشه سرآمد است و پیشرو! در پرواز، چه در دوره خلبانی در می‌سی‌سی‌پی و چه در دوره شناسایی هوایی در کارولینای جنوبی، شگفتی همه آمریکایی‌ها را برانگیخت.  جنگ که شروع شد، فرمانده گردان یازده شناسایی بود. چه در روز ابتدای جنگ، چه در شش سال آینده، با وجود همه درگیری‌های شغلی و زندگی، لحظه‌ای از پرواز رزمی کناره‌گیری نکرد و مثل یک ستوان‌دوم جوان، پا در رکاب جنگنده بود. در سال‌های آخر، به‌سبب داشتن شغل حساس در ستاد نیرو، درجه سرهنگ تمامی و ابتلا به دیسک کمر و فشار خون، چه از نظر امنیتی و چه از نظر پزشکی، نباید پرواز می‌کرد. اما پرواز کرد. برای ایران! برای آنچه به آن عشق می ورزید. این، شمه‌ای بود از افتخارات و قابلیت‌های شهید سرافراز فریدون ذوالفقاری! زندگی و رزم او، برای همیشه سرلوحه ایرانیان واقعی است و جایگاهش همردیف سورنا و آریوبرزن و رستم فرخزاد! یادش گرامی!